هدفهای عمده در طراحی و ساخت فضاهای نمایشگاهی

اهداف عمده وپایه ای در طراحی فضاهای نمایشگاهی رامیتوان به صورت زیر بیان کرد.نوآوری در مواد ومصالح ساخت -کاهش ماده ی ساختمانی وافزایش فضا با شیوه های مدرن وخلق آینده.این فضاها همواره مبتنی بر نوآوری هستند.تولید وارائه مواد ومصالح ساختمانی ارائه ی طراحی وشیوه ها وتکنیک ها ی ساختمانی خلق فرم های جدید معماری (که خود تابعی از امکانات تکنولوزیک)ونیز بهره برداری اقتصادی از فضا که از اهداف اصلی عملکردی این فضاست مواردی از این گونه نوآوری ها قلمداد میشوند. شرکت غرفه ساز
● ویژگی های اساسی فضاهای نمایشگاهی:
فارغ از اینکه فضاهای نمایشگاهی در چه محیطی طراحی وساخته شده اند در سال های اولیه پیدایش وحتی در فر آیند توسعه ی فرم وعملکرد این فضاها میتوان برخی مشخصات بارز را استنتاج کرد:
۱) آینده محوری در برابر سنت گرایی
در طراحی معماری وساخت فضای نمایشگاهی نه تنها اصراری بر پیوند با گذشته دیده نمیشود که در تقابل باآن به صورت حریصانه ای آینده پردازی وسعی در نگاه وتکیه به آینده وواقعیت بخشی به آن دیده میشود .لذا در طراحی این فضاها یه طور فزاینده ای با سعی در کاهش توده وافزایش وانباشتگی فضا روبه رو هستیم.فضای مکانیکی سر پوشیده وسیعی که انسان در آن دستاوردهای تعکنولوژیک خود برای عدم وابستگی اش به طبیعت ویا برتری اش را برآن به نمایش میگذارد.
۲) تولید انبوه ومجموعه ای در برابر ساخت سنتی:
لوکوربوزیه در طراحی غرفه ی فرانسه در نمایشگاه سان فرانسیسکو ۱۹۳۴ با انتفاد از شیوه های سنتی ساختمان اظهار داشت :"نمایشگاه های قرن اخیر به سطح یک کعکاری غیر منطقی سقوط کردند به طوری که به بیننده تصور خیالی یک کاخ یا خانه ی واقعی را میدهند.ولی فکر میکنم که باید سنت نمایشگاه های قرن نوزدهم را دنبال کنیم (نمایشگاه آهن وشیشه)خلق یک فضای قابل نمایش که دعوت به تماشا بکند وهمزمان با ارضائ جمعیت احساس وهیجان معماری رانیز به آنها عرضه کند یا در حل مسائل نمایشگاه صداقت به کار رود.
موقتی در برابر دایمی بودن
برعکس ساختمان های رایج که برای اهداف دائمی ساخته میشوند.این نکته حائز اهمیت است که در طراحی این فضاها مسئله ی متحرک بودن وقابلیت جابجا یی نصب سریع وقابلیت جمع شدن وواسازی آن نقش اساسی ایفا میکند بنا بر این روش طراحی وفرم دهی این فضاها کاملا متفاوت ومتمایز از ساختمان های رایج است.
ساختمانهای نمایشگاهی تغییر پذیرند دارای مدولاسیون مشخص ودر بسیاری از موارد قابل تکثیرند.
میتوانند در زمینه های متفاوت سر همبندی شوند واز آنجا که ارتباط زیادی با بستر ندارند به جز فناوری ومهندسی تداعی کننده ی بوم فرهنگ ونظایر آن نیستند.اما به طرز واضح وروشنی بیانگر ونماینده ی مسائل اجتماعی محسوب میشوند وهر یک از جوامع غربی سعی در بازتاب ونمایش توانایی ها وبرتری های خود بر دیگران در زمینه کسب تکنولوژی دارند.
۳) تکنولوژی در برابر فرم:
در طراحی فضاهای نمایشگاهی محصولات ومصنوعات باقابلیت های بسیار محدودی از نظر شکل دهی وحالت پذیری همراهند. هنرکاردست روی آنها انجام پذیر نیست وبه صورت تولید انبوه از کارخانه به مقصد حمل میشود.
این محدودیت ها در دستاوردهای تکنولوژیک در ادامه خود توانایی طراح در طرحی وخلق فرم های جدید وبدیع را محدود مینماید.ودر بسیاری از مواقع به خلق فرم های تکراری ویکنواخت وتحمیلی منجر میشود.
۴) بروتالیزم در برابر آرامش بصری:
با توجه به صنعتی بودن عناصر سازندهی این فضاها ترکیب حجمی وفرم حاصله در فضای نمایشگاهی معمولا دارای روحیه خشن وخشکی است.از آنجا که دارای دوران اخیر شاهد غلبه ی صنعت وتکنولوژی بر طبیعت بوده است استاندارد شدن تولید وفرم مصالح به نوعی خداحافظی باطبیعت شمرده میشود.این امر مورد نکوهش برخی از معماران طبیعت قرار گرفت.راسکین این نوع طراحی را مترادف با غلبه ی مهندسی معماری خداحافظی باطبیعت وبه صدا درآوردن ناقوس مرگ هنر توصیف کرد.