آرايهگري يا دکوراسيون در زبانزد و اصطلاح نمايشنامه و سينما، فن آراستن و تزيين صحنه نمايش يا صحنه? بازي در سينما است. اگرچه در ميان عامه به نادرست گاهي اين واژه به جاي دکور و به منظور بيان چگونگي چيدمان و آرايش وسايل در خانه به کار ميرود. دکوراسيون به اجزا و کالايي گفته ميشود که باعث زيبايي محل مورد نظر ميشود. در دکوراسيون داخلي به عنوان مثال براي خانه ميتوان از وسايلي مثل تابلوفرش يا هر کالاي ديگري که به زيبايي محل کمک کند، استفاده کرد. هنر دکوراسيون کار سخت و حرفهاي است که امروزه در دانشگاهها به عنوان يک شغل تدريس و آموزش داده ميشود. دکوراسيون داخلي عبارت است از: «هماهنگ سازي طراحي شده براي به جلوه درآوردن رنگها، اثاثيه و ساير اشياء در يک اتاق يا ساختمان به صورت هنرمندانه». دکوراسيون داخلي همانند ساير هنرها، داراي سبک و ريزهکاريهاي متفاوتي است که براساس سليقهها و نيازهاي دوران، دستخوش تغيير ميشوند. معماري داخلي آفرينش فضاست، فضايي که در عين زيبا و خاطره انگيز بودن عملگرا و کارآمد نيز باشد. در واقع طراح با تنيدن اصول فني و تخصصي معماري داخلي با حس زيبايي شناسي، فضايي را طراحي ميکند که بيانگر هويت، نياز، درک و خواستههاي مخاطبش است. دکوراسيون داخلي حلقه اتصال ميان معماري و طراحي داخلي است. اين رشته از طرفي همانند معماري با ساختمان و اجزا و عناصر سازنده ساختمان سروکار دارد و از طرفي مانند طراحي داخلي بر فضاهاي داخلي تاکيد دارد اگر بگوييم معماري با مسائلي با مقياس بزرگ شهري در تماس است تخصص معماري داخلي در مقياس انساني و ارتباط با فضاهاي عمومي و شخصي است. و ماحصل آن ارتباط انسان با جهان پيرامون است. معماران داخلي علاوه برداشتن دانش کافي در زمينه معماري به توسعه و دريافت حس دريافتي از فضاهاي معمارانه ميپردازند به گونهاي که حس تعلق و يکپاچگي را در فضا به وجود ميآورد و به عبارت ديگر به معماري فضا از نقطه نظر ساکنان يا استفاده کنندگان آن ميپردازد آيا تاکنون از خود پرسيدهايد که پيشينه اين هنر به چه زماني باز ميگردد؟ مطمئناً علاقه انسان به تزئين و آرايش محل زندگياش امري تازه نيست حتي اين احتمال وجود دارد که نقاشيهاي دوران غارنشيني، سواي مسئله اطلاعرساني، نقش تزئيني نيز داشتهاند. به هر روي، هنگامي که در سال 1922، هاوارد کارتر (Howard Carter)، باستان شناس بريتانيايي، مقبره توتنخامون (Tutankhamen) را گشود؛ نقاب طلاي خالص، جواهرات ظريف و اشياء تزئيني که در کنار جسد و در داخل مقبره قرار داده شده بود، بينشي وسيع درباره چگونگي زندگي مصريان و علاقه آنان به تزئينات و طراحي را در اختيار محققان گذاشت که به نوبه خود آغازگر جستجويي دنبالهدار و منجر به تجلي يافتن شکوه سبک اوليه مصري شد. حفاريهاي اوليه نشان داد که حتي بينواترين خدمتکاران مصري هم، لوازم روزمره خانهشان را تزئين ميکردهاند، امري که براساس استاندارهاي فعلي در خور توجه است اينکه مصريان هرگز به راحتي رازهاي خود را برملا نميکردند، به همين روي مشخص نيست که دقيقاً علاقه و انگيزه آنان براي طراحي از کجا سرچشمه گرفته است. فرضيهها و استدلالهاي مستمري در اين زمينه مطرح شده است. آنچه ميدانيم اين است که سبکهاي آغازين طراحي از مصر نشأت گرفتهاند. روميها اساتيد مسلم طراحي بودهاند و هنوز هم از بسياري جهات، خصوصاً در زمينه طراحي کلاسيک، سرآمد طراحان جهانند. علاقه وافرشان به اشياء زيبا و سبک آسايش طلبانهشان در آثار به جامانده کاملاً قابل ملاحظه است. آنها علاقهمند بودند تا ثروت و موقعيت اجتماعيشان را به نمايش بگذارند و به زندگي مجلل و سبک پر زرق و برق تمايل داشتند. به دليل موفقيت آنان در زمينه طراحي داخلي، حتي با معيارهاي نوين هم هنوز در زمره بهترينهاي اين هنر محسوب ميشوند.